این چه سرو قد چه رفتارست
این چه شیرین به این چه گفتارست
این چه حال این چه عارض زیباست
این چه خط این چه حسن رخسارت
این چه موی است این چه زلف دراز
چه دلبند و این چه دلدارست
این چه همدم چه همنشین چه قرین
این چه مونس چه جان چه غمخوارست
این چه این چه طره است و این چه شب چه کمند
این چه دل دزد و این چه طرارست
چشم است و این چه لب چه شک
این چه دارو و این چه بیمارست
ر این چه حسن است و این جمال و کمال
ا این چه خوش بلبل این چه گلزارست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاخ سر سبز و چمن دلشادست
عالم از عدل بهار آباد است
غنچه تا روی به صحرا آورد
گرهی ا ر دل بگشادست
سرو در خدمت گل برپایست
[...]
ظلمت خویش در آن نور بیافت
بلکه خود را همگی نور شناخت
جامی از درد تو جان داد و نگفت
فهو ممن کتم العشق و مات
درد من از تو دوا گشت؟ نگشت
کام من از تو روا گشت؟ نگشت
یار ما یار بما گشت؟ نگشت
یا به ما اهل وفا گشت؟ نگشت
آنکه یک لحظه نشد همدم من
[...]
خواست گریزد دلم از راه عشق
جذبهٔ جانانش کشیدن گرفت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.