شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون
که از دل بروما نیارده شبیخون
گر آن مه پذیرد ز من ناله و آه
از اینان متاعش فرستم بگردون
خیالت چون بر آب چشمم نشیند
بگویند بنشست شیرین به گلگون
چو باد آید آن ابروان در نمازم
که دارند از نوجگرهای پر خون
زلب خستگانرا دهی نوشدارو
نخوانم به محراب جز سورة نون
کمال اهل حکمت چوشعر نوخواننده
طبیب شفا بخش باشد به قانون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز عشق نگاری شدم مست و مجنون
که باشد سر زلف زنجیر میگون
بزنجیر میگون او بسته گشتم
چو مست از می و چون بزنجیر مجنون
نگاری که . . . بر قد و خدش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.