دوش با خود ترانه میگفتم
غزل عاشقانه میگفتم
جام بر کف حکایت لب بار
به شراب مغانه میگفتم
شیم از زلف او چو بود دراز
با خیالش نسانه میگفتم
صفت دانههای گوهر اشک
پیش در یگانه میگفتم
در میان ستارهها مه را
پیش حسنش سهانه میگفتم
غمزهاش را چو نی میگفتند
دل خود را نشانه میگفتم
ز آتش روی مجلسافروزش
شمع را یک زبانه میگفتم
سر زلفش چو شانه میزد باد
اصلح الله شانه میگفتم
گر ز سر میگذشت آب دو چشم
با کس این ماجرا نه میگفتم
تا دم صبح سرگذشت کمال
سر بر آن آستانه میگفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.