آن چشم نیمه مست جهانی خراب ساخت
دلها بسوخت تیمی و نیمی کباب ساخت
صیاد وار غمزة شوخش ز زلف و خال
بنهاد دام و دانه و خود را به خواب ساخت
شرمنده اند از رخ زیباش نو خطان
آری سیاه رو همه را آفتاب ساخت
از قند تا بساخت شراب آن لب لطیف
ما را نساخت شربت دیگر شراب ساخت
در حقه کرد و برد دهان تر از میان
آن لب مفرحی که ز یاقوت ناب ساخت
در کوی بار دیده گریان برای خویش
همچون حباب خانه به بالای آب ساخت
لب با کمال ده چو ز جان ناله برکشید
ساقی شراب دار که مطرب رباب ساخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بس شکل خوب چرخ کشید و خراب ساخت
تا صورتی بشکل تو ای آفتاب ساخت
آه از شرار آتش غیرت که لعل تو
با هرکه خوردمی جگر من کباب ساخت
تا در کمین مرغ دل کیستس که باز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.