کسی که دوست ندارد ز جان ندارد حظ
که جسم دور ز جان از جهان ندارد حظ
حظر چو کوثر است به خلد آب خضر در ظلمات
رواست گر لب ما زان دهان ندارد حظ
چه رنگ از رخ خوبان رقیب را جز جنگ
که باغبان ز گل و گلستان ندارد حظ
نکرده زلف به کف زآن ذقن چه بهره برم
که تشنه از چَهْ بیریسمان ندارد حظ
خوش آیدش که ببیند تنم رنیم و رفات
مگر پریست که جز استخوان ندارد حظ
نشان خاک درشه پارسا گرفتم بافت
ز سرمه دیده اعمی چنان ندارد حظ
به زاهد این سخن تره اثر نکرد کمال
درخت خشک ز آب روان ندارد حظ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.