ای خط تو سبزی خوان بلا
خال سیاه تو نشان بلا
لعل لبت کان دل من کرد خون
خوانمش از درد تو کان بلا
زاهد خود بین به امید عطاست
عاشق مسکین نگران بلا
داد نشانم کمرت زان میان
باز فتادم به میان بلا
دور ز پیش تو بلا زان ماست
پیش تو ما نیز از آن بلا
چون نکشم آه اگر برکشی
از مژه ها تیغ و سنان بلا
رو بدعا آر ز چشمش کمال
تا رهی از فتنه زمان بلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.