گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال خجندی

آرزو برده ام که چشم تو باز

کشدم که به عشره گاه به ناز

ما خریدیم اگر فروشد دوست

نیم ناری بصد هزار نیاز

گره کشی خوان وصل لب بگشای

که نخست از نمک کنند آغاز

سر ما زیر پا فکن جان نیز

هرچه گفتیم بر زمین انداز باز

گفتم از زلفت از چه دورم؟ گفت:

رفتی به فکر دور و دراز

در شکر ریز فکر خویش کمال

قند هر یک سخن مکرر ساز

تا بیابد به چاشنی گیری

شکر از مصر و سعدی از شیراز