شمارهٔ ۲۹۳
آن پری وش که خطش گوشه مه می فرسود
در من آتش زد و آورد به روی این همه دود
هر چه کم کرد که از مایه روشن رویی
راست کرد آن رخ زیبا و برآن نیز فزود
تا غم او زد انگشت طلب بر دل من
دل غمدیده برویم در شادی نگشود
بی تو وقتی به شبم دیده شدی مایل خواب
گویی آن عهد که شد دیده مرا خوابی بود
سخن باطل حاسد مشنود در حق من
که حدیث از دهن هیچ کسان کی نشنود
چه سعادت به جهانم پس از این دست دهد
که به پای تو دهم بوسه علیرغم حسود
تا کمال از دهن او دل خود باز ستد
گونیا بار دگر از عدم آمد بوجود
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
منصور نوشته:
بیت سوم فکر کنم “بزد” به جای “زد” بهتر باشه
بیت پنجم فکر کنم “مشنو” به جای “مشنود” صحیحتر باشه
ربطی به این شعر نداره ولی در ترتیببندی الفبایی غزلیات کمال خجندی حرف “ی” اشتباهی نوشته شده
👆⚐