گر عشق تو داغ جانگداز است
صد شکر که داغ دلنواز است
گر درد تو بار صحبت ماست
غم نیز ز محرمان راز است
دل کم نکند نیازمندی
سرمایة عاشقان نیازاست
محمود مگر به مرگ خود مرد
کو کشته غمزه باز است
پاکیزه رخی و پاک دامن
شایسته آنکه پاکباز است
با زلف تو نه ها که دارم
کوته نکنم که شب دراز است
حلقه چه زند کمال بردر
دایم در رحمت تو باز است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نعمت ده و پایگاه ساز است
سرسبز کن و سخن نواز است
وامش مده آن که بی نماز است
گر چه دهنش ز فاقه باز است
این کلبه نشیمن نیاز است
خلوتگه محرمان راز است
چون خانه چشم اهل بینش
بر روی خسان درش فراز است
هر نقش عجب در او که بینی
[...]
بویی که درین سخن ز راز است
چون نصب قرینه ی مجاز است
تا صحبت یار دلنواز است
دل از همه عیش بی نیاز است
هر گل که شکفته از مزارم
چشمی است که بر ره تو باز است
بیداری چشم ما چه داند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.