عهد تو سست و وعده ها خام است
چشم شوخت میانه بادام است
غمزهات زخمه زلف و خالت عود
خون عاشق می و لبت جام است
زلف تو بهر صید از چپ و راست
چشم ها برگشاده چون دام است
جای دلهای نازکست آن زلف
بهترین آبگینه در شام است
آنکه گویند گرم روست پری
پیش روی تو نقش حمام است
آنچه ضایع شود بما ز لبت
بر رخ آب دهان و دشنام است
آمدی خیز و ریز خون کمال
بعد تشریف رسم انعام است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
او به هر کار بس به اندام است
هم نکو روی و نکو نام است
کهآنچه او میپزد همه خام است
تخم ِ بیدادْ بد سرانجام است
هر که بر خوان این هوس خام است
نیست معنی درو، همه نام است
زو بری شو که ناخوش و خام است
دانهاش را مچین که آن دام است
ور بگوید کسی که آن دام است
دام بهر عذاب و ایلام است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.