دل قبله خود خاک سر کوی تو دانست
جان طاعت احسن هوس روی تو دانست
محراب دو شد زاهد سجاده نشین را
ز آن روز که محراب دو ابروی تو دانست
عاشق ز دل و دین نظر عقل بپوشید
تا کافری غمزه جادوی نور دانست
عقل از په عشق عنان باز به پیچید
تا سلسله جنبانی گیوی نو دانست
وجه نظر و دور و نلل به بدیهی
عقل از نظر روی تو و موی تو دانست
این نکته که کسی را ز تو نه رنگ و نه بویست
از رنگ تو دریافت دل از بوی نو دانست
بیش است کمال از همه زان روز که خود را
در مرتبه کمتر ز سگ کوی تو دانست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.