درین ره هرچه جویی آن بیابی
بجو نقدی که ناگاهان بیابی
بکوی او دلی گم کن که آنجا
یکی دل گم کنی صد جان بیابی
به جان گر طالب یک درد باشی
طلب ناکرده صد درمان بیابی
گری بر خویش چون ابر بهاران
که سر سبزی ازین باران بیابی
شب وصل آن همه خندان لبی ها
چو شمع از دیدهٔ گریان بیابی
دگر از یافتن سیری ندانی
چنین گنجی اگر پنهان بیابی
کمال بر هر زمانی باید او را
هنوزش همچنان جویان بیابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو فردا عمر جاویدان بیابی
به پیش تخت آن همیان بیابی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.