دل بدست یار و غم در دل بماند
خارم اندر پای و پا در گل بماند
ما فرو رفتیم در دریای عشق
وانک عاقل بود بر ساحل بماند
ساربان آهسته رو کاصحاب را
چشم حسرت در پی محمل بماند
کی تواند زد قدم بر کاروان
ناتوانی کاندرین منزل بماند
یادگار کشتگان ضرب عشق
نیم جانی بود و با قاتل بماند
ای پسر گر عاقلی دیوانه شو
کانک او دیوانه شد عاقل بماند
کبک را بنگر که چون شد پای بند
چشم بازش در پی طغرل بماند
هر که او در عاشقی عالم نشد
تا قیامت همچنان جاهل بماند
دل چو رویش دید و جانرا در نباخت
خاطر خواجو عظیم از دل بماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.