نه سیل است طوفان نوح است ویحک
من از نوح طوفان سزا میگریزم
ز ارجیش ز انعام صدر ریاست
ز فرط حیا بر ملا میگریزم
چو سیمرغ از آشیان سلیمان
سوی کوه قاف از حیا میگریزم
همه الغریق الغریق است بانگم
که من غرقهام در شنا میگریزم
نمیخواستم رفت ز ارمن ولیکن
ز طوفان بیمنتها میگریزم
خجل سارم از بس نوا و نوالش
کنون زان نوال و نوا میگریزم
به فریادم از بس عطای شگرفش
علیالله زنان از عطا میگریزم
رئیسم ز سیل سخا کرد غرقه
چو موران ز سیل سخا میگریزم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دل در خواص بقا میگریزم
به جان زین خراس فنا میگریزم
از آن چرخ چون باز بر دوخت چشمم
که باز از گزند بلا میگریزم
چو باز ارچه سر کوچکم دل بزرگم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.