سرمستم و تشنه، آب در ده
آن آتشگون گلاب در ده
در حجلهٔ جام آسمان رنگ
آن دختر آفتاب در ده
آن خون سیاوش از خم جم
چون تیغ فراسیاب در ده
یاقوت بلور حقه پیش آر
خورشید هوا نقاب در ده
تا ز آتش غم روان نسوزد
آن طلق روان ناب در ده
تا جرعه ادیمگون کند خاک
آن لعل سهیل تاب در ده
مندیش که آب کار ما رفت
آوازهٔ کار آب در ده
کس در ده نیست جمله مستند
بانگی بده خراب در ده
زلف تو کمند توسنان است
مشکین سر زلف تاب در ده
خاقانی را دمی به خلوت
بنشان و بدو شراب در ده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی قدحی شراب در ده
دل سوخته را کباب در ده
راضی نشوم به یک دو سه جام
لطفی کن و بی حجاب در ده
از پردهٔ غیب روی بنما
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.