گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خاقانی

جانا ز سر مهر تو گشتن نتوانم

وز راه هوای تو گذشتن نتوانم

درجان من اندیشهٔ تو آتشی افکند

کانرا به دو صد طوفان کشتن نتوانم

صد رنگ بیامیزم چه سود که در تو

مهری که نبوده است سرشتن نتوانم

تا بودم بر قاعدهٔ مهر تو بودم

تا باشم ازین قاعده گشتن نتوانم

چون نامه نویسم به تو از درد دل خویش

جان تو که از ضعف نوشتن نتوانم

حال دل خاقانی اگر شرح پذیرد

حقا که به صد نامه نوشتن نتوانم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode