شور عشق تو در جهان افتاد
بیدلان را به جان زیان افتاد
تو هنوز از جهان نزاده بدی
کز تو آوازه در جهان افتاد
آتشی زد غم تو در جانم
که شرارش بر آسمان افتاد
تو سلامت گزین که نام دلم
از ملامت به هر زبان افتاد
کار من مصلحت کجا گیرد
خاصه کاین فتنه در میان افتاد
صوتر حال خصم و خاقانی
مثل مار و باغبان افتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شورشی باز در جهان افتاد
بانگ زیور بر آسمان افتاد
گفت و گویی بهر کران افتاد
غلغلی در همه جهان افتاد
آتشی در نهاد جان افتاد
جان بیچاره در فغان افتاد
شمع عشقش چو بر کشید علم
سوخت پروانه پرزنان افتاد
عقل مخمور منع ما می کرد
[...]
چشم دختر بر آن جوان افتاد
زان نظر آتشش به جان افتاد
شوخ من گرچه نکتهدان افتاد
لیک بسیار بدگمان افتاد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.