گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

آمد رهی به خدمت و تادیر گه نشست

وانگه ندیده چهرة مخدوم بازگشت

راهی دراز بود و ز تاثیر آفتاب

چون سنگ بود کآمد و چون موم بازگشت

آمد به درگهت متظّلم ز روزگار

دادش نداد دولت و مظلوم بازگشت

تا آن زمان نشست که سلطان نیمروز

از ترکتاز مملکت روم بازگشت

ای پرده دار لطف کن و خواجه را بگوی

کامد رهی بخدمت و محروم بازگشت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode