در دل، آنانکه غم یار نهان می دارند
شعله ای را بخس و خار نهان می دارند
عزلت آنانکه گزیدند پی شهره شدن
راز در پردهٔ اسرار نهان می دارند
غنچهٔ لاله صفت چون جگر آشامان
داغ را در دل افگار نهان می دارند
به سر زلف تو آنانکه دلی باخته اند
مهره را در دهن مار نهان می دارند
حیف از آن آینهٔ دل که ز گرد کلفت
در پس پردهٔ زنگار نهان می دارند
پرده داران حرمخانهٔ اسرار ترا
از دل و دیدهٔ خونبار نهان می دارند
می گزیدند کسانی که زمردم جویا
یار از دیدهٔ اغیار نهان می دارند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حال من از نظر یار نهان می دارند
خبر مرگ ز بیمار نهان می دارند
دردمندان که ز درد دگران داغ شوند
درد خود را ز پرستار نهان می دارند
صبر بر زخم زبان کن اگر از اهل دلی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.