پیچ و خم مو را چو آن مشکین سلاسل میدهد
داد بیتابی دلم چون مرغ بسمل میدهد
محرم لب گشت پیغام دل از سعی زبان
هرچه آرد موج از دریا به ساحل میدهد
کامیابست آنکه میبندد کمر بر مطلبی
چشم او در کار دل بردن ز ما دل میدهد
میرسد از پهلوی خم ساغر و پیمانه را
آنقدر فیضی که دل را پیر کامل میدهد
در بلا خرسند دارد چرخ اهل درد را
برگ عیش عاشقان از پارهٔ دل میدهد
تخمی از اشک ندامت گر بیفشاندی به خاک
شاد زی من ضامنم جویا که حاصل میدهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غنچهٔ این باغ بوی پارهٔ دل میدهد
شاخ گل یادی ز دست و تیغ قاتل میدهد
کم نگردد فیض حسن از پردهداریهای شرم
شمع در فانوس نور خود به محفل میدهد
حاصل زهد ریایی جز کف افسوس نیست
[...]
عشق دلها را به آن زلف چو سنبل میدهد
زلف چون دلگیر میگردد، به کاکل میدهد
گل شکفت و در چمن بازار سودا گرم شد
باغبان ساغر ز ما میگیرد و گل میدهد
همچو مستان هر نفس جامی ز روی دوستی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.