با لب خشک آنکه در عشق تو دامن تر کند
می رسد گر ناز بر سلطان بحر و بر کند
می تواند غوطه زد در آبروی اعتبار
خویش را گردآوری آنکس که چون گوهر کند
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
با لب خشک آنکه در عشق تو دامن تر کند
می رسد گر ناز بر سلطان بحر و بر کند
می تواند غوطه زد در آبروی اعتبار
خویش را گردآوری آنکس که چون گوهر کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر مه از عنبر معشوق من چنبر کند
هیچ کس دیدی که بر مه چنبر از عنبر کند
گه ز مشک سوده نقش آرد همی بر آفتاب
گه عبیر بیخته بر لالهٔ احمر کند
گرد زنگارش پدید آمد ز روی برگ گل
[...]
لاغری کامید اهل شرک را لاغر کند
بهر او از شهپر خود نسر طایر پر کند
رهبر احداث شد زان کارها برهم زند
همره تقدیر شد زان حالها دیگر کند
هر کرا تیغی بود برکف حنا برکف کند
[...]
هر زمان خورشید او از مشرقی سر بر کند
ماه مهر افزاش هر دم جلوه دیگر کند
از برای آنکه تا نشناسد او را هر کسی
قامت زیباش هردم کسوتی دیگر کند
صورت او هر زمانی معنی دیگر دهد
[...]
باز نرگس را گلستان صاحب افسر کند
شاخ گل منبر نهد بلبل خطابت سر کند
غنچه گردد سبز مغفر سبزه زنگاری قبا
روز عرض آمد که هرکس برد خود دربر کند
از گل مستان بروید تاک می شوریده وار
[...]
زلف مشکینت دهان شانه پر عنبر کند
سرمه خاموش را چشمت زبان آور کند
آن که می گوید قیامت بر نمی خیزد، کجاست؟
تا در آن مژگان تماشای صف محشر کند
اشتیاق صفحه رخسار شبنم زیب او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.