گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

بیمار تو شدم به عیادت نیامدی

سوی مرید خود به ارادت نیامدی

رنجوریم فزود چو در پرسشم قدم

رنجه نکردی و به عیادت نیامدی

گویند در ثواب عیادت عبادت است

قصد ثواب را به عیادت نیامدی

از بخت نامساعد من ای همای قدس

برمن فکنده ظل سعادت نیامدی

هرگز به حسن ماه نسنجید خویش را

کز وی چو آفتاب زیادت نیامدی

عاشق کشی به تیغ جفا عادت تو بود

با ما چه شد که بر سر عادت نیامدی

جامی به شهد و شیر چو هر بوالهوس نمیر

گر تیغ عشق اهل شهادت نیامدی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode