گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

قسم به نون و قلم یعنی آن قد و ابرو

که جز به قبله روی تو نیست ما را رو

تو خود بگوی ز روی تو روی چون تابیم

چنین که پرتو روی تو تافت از هر سو

نشان ز قرب تو داده ست عندلیب به باغ

وگر نه فاخته را چیست نعره کوکو

چرا دگر پس زانو نشینم از غم هجر

چنین که با تو شدم همنشین و همزانو

سوال کرد فضولی که چونی ای مجنون

ز یار خویش جدا گفت این سخن کم گو

مرا ز درد جدایی چه غم که با لیلی

چنان شدم که ندانم که این منم یا او

مدار امید شفا گفتی از لبم جامی

حبیبی انت طبیبی فکیف لا ارجو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode