به توبه شیخ مهوس مرا موسوس شد
چو دید ساغر لعلت حریف مجلس شد
که بست طاق خم ابرویت تعالی الله
که سجده گاه دل و جان صد مهندس شد
خراب بود به وحشت سرای هجر دلم
خیال روی تو تشریف داد و مونس شد
چو سرو نازگذشتی به باغ و گرد رهت
عبیر جیب گل و کحل چشم نرگس شد
فدای پیر مغان باد نقد هستی من
که یمن همت او کیمیای این مس شد
متاع فقر طلب لیک ازان توانگر دل
که هر چه داشت به می صرف کرد و مفلس شد
چو گشت مدرسه میخانه زان لب میگون
عجب مدار ز جامی اگر مدرس شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی که روی تو ما را چراغ مجلس شد
به سوختن دل پروانهاش مهوس شد
دو چشمت از دل و دین آنچه داشتم بردند
توانگری که به مستان نشست مفلس شد
ز کیمیای نظر چون تو خاک زر سازی
[...]
ستارهای بدرخشید و ماهِ مجلس شد
دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد
نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئلهآموزِ صد مُدَرِّس شد
به بویِ او دلِ بیمارِ عاشقان چو صبا
[...]
چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
عنایت شه و بخشایش ولیعهدش
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
ز فخر طعنه بمینو زند بهارستان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.