از دو چشم تو مست بسیار است
وز لبت می پرست بسیار است
همچو از عشق توبه ما را
طره ات را شکست بسیار است
کم بود چون دو ساعدت هرچند
دست بالای دست بسیار است
غمزه ات را به قتل خسته دلان
تیر رفته ز شست بسیار است
باغ لطفی و از سنان ستم
گرد تو خاربست بسیار است
به هوای تو از سحرخیزی
ذوق اهل نشست بسیار است
رد مکن نقد هستی از جامی
کز گدا هرچه هست بسیار است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.