گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی

که ز سر تا قدم آشوب دل و جان منی

لب ببستم ز سخن لیک به خلوتگه جان

گاه دل با تو و گاهی تو به دل در سخنی

بنما آن تن نازک ز قبا تا به چمن

غنچه دیگر نکند دعوی نازک بدنی

خون ما خورده چه آزار دلم می طلبی

نوش کردی می ما شیشه چرا می شکنی

می دهی یادم ازان لاله رخ ای باد بهار

چند آتش به من سوخته دل می فکنی

یار بیماری من دید و بسی فاتحه خواند

لیک شکرانه آن را که نیم زیستنی

جامی آن شوخ به خونریز تو گر تیغ کشد

ادب آن ست که گردن نهی و دم نزنی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode