ای ز همه صورت خوب تو به
صورک الله علی صورته
روی تو آیینه حق بینی است
در نظر مردم خودبین منه
بلکه حق آیینه و تو صورتی
وهم دویی را به میان ره مده
صورت از آیینه نباشد جدا
انت به متحد فانتبه
هر که سر رشته وحدت نیافت
پیش وی این نکته بود مشتبه
رشته یکی دان و گره صد هزار
کیست کزین رشته گشاید گره
هر که چو جامی به گره بند شد
گر به سر رشته رود باز به
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
در هوس این دو سه ویرانه ده
کار فلک بود گره در گره
چون دل شب حاملهٔ مهر گشت
بر شب حامل مه کامل گذشت
حامل یک ماهه نه بل یکشبه
تاجوری زاد در آن کوکبه
منتی، بر جان من خسته نه
لقمه ای زآن خوان وصالم بده
سیب زنخدان تو را به ز به
یافت دلم متعه الله به
دانه خال از ذقنت چون نمود
دانه چو هرگز ننماید ز به
گشت به از دانه خال آن ذقن
[...]
خاک به هر پای بود بوسه ده
خاک به فرقت که ز تو خاک به
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.