گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

هر کجا جلوه کند آن بت چالاک آنجا

خواهم از شوق کنم جامه جان چاک آنجا

مبریدم ز سر راهش اگر میرم زار

بگذارید خدا را که شوم خاک آنجا

مزن آتش به من ای آه در آن کوی مباد

دود خیزد ز سر این خس و خاشاک آنجا

شدم آواره شهری ز گرفتاری دل

که ز خونریز غریبان نبود پاک آنجا

پای جایی که نهد کاش گذارد اول

که به مژگان ز خس و خاک کنم پاک آنجا

دور ازان در گذرانم ز فلک ناوک آه

تا چه سان می گذراند دل غمناک آنجا

جامی از خون خود آلوده مکن صیدگهش

که نبندند چنین صید به فتراک آنجا