گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

ای خاک نعل توسن تو تاج سرکشان

دیوانه جمال تو خیل پریوشان

خواهند سرو و گل که به راهت شوند خاک

روی که گشت باغ روی مست و سرخوشان

دی می شدی سواره و من بوسه می زدم

هر جا ز نعل اسب تو می یافتم نشان

مردم ز شوق آن لب میگون خدای را

کز جام نیم خورد خودم جرعه ای چشان

روبد ره تو سنبل مشکین چو بگذری

بر طرف باغ زلف معنبر به پاکشان

بستی نقاب و صولت صبرم فرو شکست

بنمای روی و شعله شوقم فرونشان

جامی که مرد تشنه لب از شوق لعل تو

می نوش و جرعه ای دو سه بر خاک او فشان

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode