گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

کار ما جز فکر مردن نیست دور از یار ما

وه که یار ما ندارد هیچ فکر کار ما

روی در دیوار غم شبها به سر بردن چه سود

گرنه آن مه بر زند یک شب سر از دیوار ما

چند خود را پیش ما قیمت نهی ای پارسا

خودفروشی را رواجی نیست در بازار ما

می کند پاک از سرشک سرخ روی ما رقیب

از حسد دیدن نیارد رنگ بر رخسار ما

گرچه شد سرحلقه اهل معرفت را شیخ شهر

سر نمی آرد برون از حلقه زنار ما

گوش کن ، گو  طرّهء دستارِ خُود زاهد ، که شد،

دُرد پالایِ حریفان ، گوشهء دستارِ ما

گفتم از بوی تو شد باد صبا عطار گفت

جامی از انفاس خوش اکنون تویی عطار ما

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode