گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

به مسجدی که خم ابروی تو را نگریم

نماز را بگذاریم و سجده تو بریم

اگر به کوی تو ما را بود مجال گذر

به خاک پای تو کز خلد و حور او گذریم

تو را چو هست به حال شکستگان نظری

به حال ما بنگر کز همه شکسته تریم

ز دست خضر چه سود آب زندگی ما را

اگر ز ساغر لعل تو جرعه ای نخوریم

به استخوانی اگر چند یاد ما نکنی

هزار شکر که باری ازان سگان دریم

به مهر سیمبرانیم کرده چهره چو زر

نه همچو ساده دلان در هوای سیم و زریم

سگ تو دوش به جامی فغان کنان می گفت

خموش باش که از ناله‌ات به درد سریم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode