بخش ۳۸
اعرابی شتری گم کرد، سوگند خورد که چون بیابد به یک درم بفروشد. چون شتر را یافت از سوگند خود پشیمان شد، گربه ای در گردن شتر آویخت و بانگ زد که که می خرد شتری به یک درم و گربه ای به صد درم؟ اما بی یکدیگر نمی فروشم شخصی بود آنجا رسید گفت: چه ارزان بودی این شتر اگر این قلاده در گردن نداشتی.
لئیم اگر به شتر بخشدت عطا مستان
که این ز عادت اهل کرم برون باشد
قلاده ای که ز منت به گردنش بندد
هزار بار ز بار شتر فزون باشد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...