گنجور

 
جامی

هر که شد ز اهل قبله بر تو پدید

که به آورده نبی گروید

گرچه صد بدعت و خطا و خلل

بینی او را ز روی علم و عمل

مکن او را به سرزنش تکفیر

مشمارش ز اهل نار و سعیر

ور ببینی کسی ز اهل صلاح

که رود راه دین صباح و رواح

از مناهی شود بکل یک سوی

با اوامر نهد بکلی روی

کند از فرض ها و نافله ها

سوی عقبی روانه قافله ها

به یقین اهل جنتش مشمار

ایمن از روز آخرش مگذار

مگر آن کس که از رسول خدا

شد مبشر به جنت المأوی

گرچه ده کس بود به آن مشهور

اندر آن ده مدارشان محصور

زانکه جمعی ز آل پاک سرشت

هم بشارت رسیدشان به بهشت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode