گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جمال‌الدین عبدالرزاق

مرا از چون تو یاری میگزیرد

که خود درد منت دامن نگیرد

لب بیجاده رنگت گر شوم کاه

بایزد گر مرا هرگز پذیرد

دلم شمعیست کاندر وصل و هجرت

ببوسی زنده وز بادی بمیرد

نخواهم بردن از خصم تو خواری

کزین معنیم باری میگزیرد

مرا گویند حال دل بدو گوی

چه خوانم قصه چون دروی نگیرد