ساعتی از عشق تو بی غم نیم
بیغم و اندوه تو یکدم نیم
صبر و دل و جان بتو دادم کنون
از همه محرومم و محرم نیم
این همه جان کنده ام از بهر وصل
هم ز غم هجر مسلم نیم
هیچ مبادم ز جهان خرمی
گر من از اندوه تو خرم نیم
سایه خود بر من بیدل فکن
کاخر ازین خاک زمین کم نیم
جور مکن بر دل من بیش ازین
گیر که من در همه عالم نیم
گفت که بوسه دهمت رایگان
نی که چنین خام طمع هم نیم
گویم مردم ز غمت گویدم
من چکنم عیسی مریم نیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر شریف و لایق و همدم نیم
از چنین ظالم ترا من کم نیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.