گنجور

 
۱

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳۹

 

من کیستم از قید دو عالم فردی

عنقا منشی بلند همت مردی

دیوانه بیخودی بیابان گردی ...

ابوسعید ابوالخیر
 
۲

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین سبکتگین غزنوی

 

... تو گفتی آسمان دریاست از سبزی و بر رویش

به پرواز اندر آورده ست ناگه بچگان عنقا

همی رفت از بر گردون گهی تاری گهی روشن ...

فرخی سیستانی
 
۳

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح میر ابوالفتح فرزند سید الوزراء احمد بن حسن میمندی

 

... دشمن او ازو بجان نرهد

ور همه پروریده عنقاست

گرچه آباش سیدان بودند ...

فرخی سیستانی
 
۴

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱

 

گهی سماع زنی گاه بر بط و گه چنگ

گهی چغانه و تنبور و شوشک و عنقا

فرخی سیستانی
 
۵

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱

 

... با هر کس منشین و مبر از همگان نیز

بر راه خرد رو نه مگس باش نه عنقا

چون یار موافق نبود تنها بهتر ...

ناصرخسرو
 
۶

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷

 

... رستم چرا نخواند به روز مرگ

آن تیز پر و چنگل عنقا را

آنها کجا شدند و کجا اینها ...

ناصرخسرو
 
۷

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸

 

... خرسند مشو به نام بی معنی

نامی تهی است زی خرد عنقا

این عالم مرده سوی من نام است ...

ناصرخسرو
 
۸

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۵

 

... از که مشرق چو طاووسی برآید بامداد

در که مغرب شبانگه خویشتن عنقا کند

بی هنر گه مر یکی را ملکت دارا دهد ...

ناصرخسرو
 
۹

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۱

 

... صبح را بنگر پس پروین روان گویی مگر

از پس سیمین تذروی بسدین عنقاستی

روی مشرق را بیاراید به بوقلمون سحر ...

ناصرخسرو
 
۱۰

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۰

 

... چو زاغ شب به جابلسا رسید از حد جابلقا

برآمد صبح رخشنده چو از یاقوت عنقایی

گریزان شد شب تیره ز خیل صبح رخشنده ...

ناصرخسرو
 
۱۱

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱

 

... هوا از چهر او گردد بسان دیده شاهین

زمین از اشک او گردد بسان سینه عنقا

سپاهش را برانگیزد بدریا برزند غارت ...

... الا تا ناورد گیتی درستی رای بخرد را

نشان از چشمۀ حیوان و شکل از پیکر عنقا

بچم در مجلس شادی بکش در جام و در ساغر ...

ازرقی هروی
 
۱۲

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۹

 

... بوقت خزان اندر و چشم عبهر

ز دستان قمری درو بانگ عنقا

ز آواز بلبل درو زخم مزمر ...

... نپوید مگر صحن او را بسالی

مهندس باندیشه عنقا بشهپر

مزین درو صفه های مربع ...

ازرقی هروی
 
۱۳

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۴۶

 

... جامی چو بحر ژرف کز و نگذرد همی

عنقا بزخم شهپر و زورق ببادبان

شاه آنچنان میی بچنین جام کرده نوش ...

ازرقی هروی
 
۱۴

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۵۰

 

... راست گویی چون فرود آید ز تیغ کوه میغ

کز هوا عنقا فرود آید همی بر آشیان

این خزان امسال زی ما بس خوش و خرم رسید ...

ازرقی هروی
 
۱۵

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - در مدح میر ابوالهیجا منوچهر

 

... باز زی تو بنگرد شاطرتر از شاهین شود

زاغ زی تو بگذرد نیکوتر از عنقا شود

چون تو نیکوروی و نیکوصورت و نیکولقا ...

قطران تبریزی
 
۱۶

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

... چو مؤبد زند شد وانگاه بروی زند خوان این شد

زمین چون پر عنقا شد هوا چون پشت شاهین شد

شکوفه نجم پروین گشت و لاله برج شاهین شد ...

قطران تبریزی
 
۱۷

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶

 

مرغ وفا برون ز جهان آشیان گرفت

عنقا صفت ز عالم وحدت کران گرفت

از خون دل کنار زمین موج زد چنانک ...

قطران تبریزی
 
۱۸

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۱ - در مدح خواجه احمد وزیر سلطان مسعود غزنوی

 

... ابله آن گرگی که او نخجیر با شیران کند

احمق آن صعوه که او پرواز با عنقا کند

نه هر آنکو مال دارد میل زی ملکت کند ...

منوچهری
 
۱۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - مدح سلطان مسعود بن ابراهیم

 

... از چتر تو سایه همای افتد

وز گرد سپاه سایه عنقا

رعد آوا مرکب تو از هر سو ...

مسعود سعد سلمان
 
۲۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - وصف ابر و ثنای سیف الدوله محمود بن ابراهیم

 

... به پیروزی و بهروزی نشین می خور به کام دل

به لحن چنگ و طنبور و رباب و بربط و عنقا

ز دست دلبر گلرخ دلارامی پری چهره ...

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۲
۳
۶۸
sunny dark_mode