حسودانت را داده بهرام نحس

ترا بهره کرده سعادت زواش

... به شب ز پشه در او بد توان گرفت قرار

به دولت ملک مشرق و سعادت او

نه پشه بود و نه گرما نه زین دو هیچ آثار ...

... جامه ای پوشید بخت من رهی را جود او

جامه ای کو را سعادت بود پود و فخر تار

شکر را بر جان شیرین صورتی کردم بدیع ...

... ولایت مر ترا دایم شکارست

سعادت مر ترا دایم پرستار

یکی را تا همی باید همی گیر ...

... بدردی کش نباشد روی درمان

یکی را بی سعادت باد طالع

یکی را بی زیادت باد نقصان

... وی ز بدبختی خلاص و ای ز بدراهی امان

ای سعادت را مزاج و ای مروت را سبب

ای ولایت را نظام و ای جلالت را مکان ...

... دل اندر نیاز و تن اندر نوانی

بخواند مر آنرا که خوانی سعادت

براند مر آنرا کجا تو برانی ...

... جهان تیره شب است و تو نهادی

ببزم اندر سعادت را قرینی

بصدر اندر جلالت را عیاری ...

... چه سایۀ علمش ملک را چه فر همای

فلک بنای سعادت همی بپای کند

بر آن زمین که همی شاه بسپردش بپای ...

... سپهر عالم سعدست و نحس و نفع و ضرر

تو آن سعادت بی نحس و نفع بی ضرری

گیاه هند همه عود گشت و دارو گشت ...

دورم اگر از سعادت خدمت تو

پیوسته دلست آینه طلعت تو ...

... زآن شهره شهره شهره ایام شهریار

از چرخ برخه برخه سعادت بجانش باد

از عرش جمله جمله ز احسان کردگار ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

کرا می خوردن آیینست می خوردن کنون باید ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

می اکنون لعل تر گردد که گل رخسار بنماید ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

نگارا بوستان اکنون ندانی کز چه سان باشد ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

نگارا چند ره گفتی که چون وقت بهار آید ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

دلا یار دگر جستی بدین کار از تو خوشنودم ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

بهار آمد من و هر روز نو باغی و نو جایی ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

امیر عالم عادل نبیره خسرو غازی ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

نباشد بس عجب شاها اگر شادی کند شاهی ...

... ازین فرخنده فروردین وخرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد پیروزی

امیرا در دل هرکس ترا جایی همی بینم ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

اگر فضل و هنر باید همی فضل و هنر داری ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

پسر کو چون پدر باشد ستایش را سزا باشد ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

به رنج دل تو پروردی امیرا نیکنامی را ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

دل سلطان نگه داری ترا هر روز به باشد ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

جز از سلطان زهر شاهی که باشد در هنر بیشی ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیبت خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

امیرا همتی داری که با او هیچ برنایی ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

خداوندا بدین مایه بکردم برتو استادی ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

خداوندا ندیدم هیچ سالاری به سنگ تو ...

... از این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

اجل خواهد که همچون تیغ مردمخوار تو باشد ...

... از این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

به وقتی کز دو لشکرگاه بانگ کوس برخیزد ...

... ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

گر اندر وهم گنجیدی جهان میدان تو بودی ...

... از این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

امیرا تو به هر خوبی و نیکویی سزاواری ...

... از این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

سزای تو ترا شاها ندانم آفرین گفتن ...

... از این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

خداوندا گهردانی که شهری پر گهر بیند ...

... از این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

جوان دولت خداوندا جوانبخت و جوان بادی ...

... از این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

... چون بنگرد بزرگی بیند بدست چپ

چون بنگرد سعادت بیند بدست راست

تا این سمای روی گشاده نه چون زمی است ...

... دل سلطان گرفته بر تو قرار

کار تو با سعادت و اقبال

وز تن و جان خویش برخوردار ...

... به طالعی که امارت همی فزود شرف

به ساعتی که سعادت همی نمود اثر

اگر همی به پسر تهنیت شود واجب ...

... ز دیوان تو مدح شاه مظفر

ملک بوسعید آفتاب سعادت

جهاندار ودین پرور و داد گستر ...

... بقاش بادو بکام و مراد دل برساد

مباد خانه او خالی از سعادت و فر

همیشه یافته از دوستان خویش مراد ...

... شادیش باد و کامروایی و مهتری

پایندگی سعادت و پیوستگی ظفر

عیدش خجسته باد و همه ساله عید باد ...

هم از سعادت و اقبال بود و بخت جوان

که دل نبستم بر گلستان و لاله ستان ...

... ز پهلوی دگرش سر برون کند پیکان

در سرای سعادت سرای خدمت اوست

تو خادمان ملک را به جز سعید مدان ...