گنجور

 
۱

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

... از کل عالم شو بری بگذر ز چرخ چنبری

تا هیچ چیزی نشمری تاج قباد و تخت جم

گر بایدت حرفی ازین تا گرددت عین الیقین ...

سنایی
 
۲

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - در مدح شاه توران

 

... سپهداران کمر بستند پیش تخت او صف صف

بران رسم و بران سیرت که جنی پیش تخت جم

جراحت بود بر دلها ز هجر ارسلان خاقان ...

سوزنی سمرقندی
 
۳

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - در مدح طغان خان سلطان

 

... فریدون فتر کیکاوس حشمت

سکندر بخت دارا تخت جم جاه

ز شاهان مروراز سد ...

سوزنی سمرقندی
 
۴

عبدالواسع جبلی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » مدح - چنان که باد همی تخت جم کشید

 

... بادی چنان که غاشیه تو کشد فلک

دایم چنان که باد همی تخت جم کشید

عبدالواسع جبلی
 
۵

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۵۶

 

... بوبکربن محمد کز فر طلعتش

زینت گرفت افسر کرسی و تخت جم

دریا به دستگاه فراخش زند مثل ...

ظهیر فاریابی
 
۶

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷

 

تا شاه نیک عهد سر تخت جم گرفت

گیتی ز عهد کسری افسانه کم گرفت ...

مجد همگر
 
۷

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱

 

... بیچاره درد می خورم و نعره می زنم

بر تخت جم پدید نیاید شب دراز

من دانم این حدیث که در چاه بیژنم ...

سعدی
 
۸

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱۰

 

... از دولت وصل تست خسرو

بر مسند و تخت جم نشسته

امیرخسرو دهلوی
 
۹

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱

 

... که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند

که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد

ز حسرت لب شیرین هنوز می بینم ...

حافظ
 
۱۰

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱

 

... کـ آن ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد

بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است

همت نگر که موری با آن حقارت آمد ...

حافظ
 
۱۱

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰

 

... شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد

ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی

خزینه داری میراث خوارگان کفر است ...

حافظ
 
۱۲

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۳۵ - خردنامه اسکندر

 

... به تاج کیانی شوی سربلند

ز تخت جم و ملک او بهره مند

همی بود دایم به فرهنگ و رای ...

جامی
 
۱۳

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۵

 

... زاهد تو برو در طلب خلد برین باش

جامی قدم از تخت جم و مسند جمشید

برتر نه و در کوی بتان خاک نشین باش

جامی
 
۱۴

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

... زین بلند افسری خبر که دهد

تخت جم شد به باد منتظر است

تا ز انگشتری خبر که دهد ...

جامی
 
۱۵

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷ - تتبع مخدومی

 

... به سر گرد فنا در زیر پهلو خار نومیدی

ز تاج و تخت جم آزاد دارد خاکساران را

سفال کهنه پر می ساز و جام جم بنه نامش ...

امیرعلیشیر نوایی
 
۱۶

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در ستایش میرمیران

 

... راهی به طریق کهکشان است

تخت جم و افسر فریدون

گرچه دو متاع بس گران است ...

وحشی بافقی
 
۱۷

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۹

 

... به سر کلاه نمد کج نشسته بر یک سو

قفا به تاج فریدون و تخت جم کرده

زبان عقل به می لال کرده چون لاله ...

نظیری نیشابوری
 
۱۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴۷

 

... ابر چون بال پریزاد به هم پیوسته است

خاک تخت جم و گل تاج فریدون شده است

شده مضراب گل از نغمه رنگین گلگون ...

صائب تبریزی
 
۱۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۰

 

نه تخت جم نه ملک سلیمانم آرزوست

راهی به خلوت دل جانانم آرزوست ...

صائب تبریزی
 
۲۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸۸

 

... از آه هر طرف دل ما سیر می کند

چون تخت جم به روی هوا سیر می کند

موج سراب پای به دامن شکسته ای است ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode