گنجور

 
هجویری

تولای سهلیان به سهل عبداللّه التّستری رحمة اللّه علیه باشد و وی از محتشمان اهل تصوّف بود و کبرای ایشان؛ چنان‌که ذکر وی گذشت، و در جمله اندر وقت خود سلطان وقت بود و از اهل حل و عقد اندر این طریقت. وی را براهین بسیار ظاهر بود که از ادراک حکایات آن عقل عاجز شود.

و طریقت وی اجتهاد و مجاهدت نفس و ریاضت است و مریدان را به مجاهدت به درجهٔ کمال رسانیدی.

و اندر حکایات معروف است که: مریدی را گفت: «جهد کن تا یک روز همه روز می‌گویی که: اللّه اللّه.» و دیگر روز و سدیگر همچنان تا بر آن خوکرد. گفت: «اکنون شب‌ها بدان پیوند.» چنان کرد تا چنان شد که اگر خود را به جای خواب دیدی همان می‌گفتی اندر خواب، تا آن عادت طبع وی شد. آنگاه گفت: «اکنون از این بازگرد به یادداشت مشغول شو.» تا چنان شد که همه روزگارش مستغرق آن گشت. قالَ بَعْضُهُم: «ذِکْرُ اللِّسانِ غَفْلَةٌ و ذِکْرُ الْقَلْبِ قُرْبَةٌ.»

وقتی اندر خانه‌ای بود، چوبی از هوادرافتاد، بر سر وی آمد و بشکست و قطره‌های خون از سرش بر زمین می‌آمد نبشته پدید می‌شد که: «اللّه اللّه.»

و پرورش مریدان از روی مجاهدت و ریاضت طریق سهلیان است، و خدمت درویشان و حرمت ایشان طریق حمدونیان و به مراقبهٔ باطن طریق جنیدیان. رحمة اللّه علیهم اجمعین.

اما ریاضت و مجاهدت جمله خلاف کردن نفس باشد و تا کسی نفس را نشناخت ریاضت و مجاهدت وی را سود ندارد. اکنون من در حقیقت نفس و معرفت آن بیانی کنم تا معلوم شود. آنگاه بیان مذهب اندر مجاهدات و احکام آن فرونهم تا بر طالب معرفت هر دو پیدا شود و باللّه التوفیق.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode