ای سر زلف تو کمند حیات
نیست ز قید تو امید نجات
آب حیاتی تو و خط بر لبت
سبزه تر بر لب آب حیات
شور من از خنده شیرین تست
ریش دلم را نمکست این نبات
خاطر عاشق ز جهان فارغست
مست ندارد خبر از کاینات
تازه براتیست خط سبز تو
به ز شب قدر بود این برات
داد هلالی بوفای تو جان
جان دگر یافت ولی از وفات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اول و آخر بوجود و صفات
هست کن و نیست کن کاینات
ای که ملک طوطی آن قندهات
کوزهگرم کوزه کنم از نبات
لیک فقیرم تو ز یاقوت خویش
وقت زکاتست مرا ده زکات
سابق خیری تو و خاصه کنون
[...]
از زبر و زیر برون برد ذات
زیر و زبر هیچ نماند از جهات
اسم اعظم ذات و مجموع صفات
خوش ظهوری کردهاند در کاینات
گوهر او مشرق خورشید ذات
عنصر او مطلع نور و صفات
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.