گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
هلالی جغتایی

ای آنکه در نصیحت ما لب گشوده‌ای

معلوم می‌شود که تو عاشق نبوده‌ای

هر طعنه‌ای که بر دل آزرده کرده‌ای

بر زخم ما جراحت دیگر فزوده‌ای

گفتی: اگر دل تو ربودم به صبر کوش

صبری که بود، پیشتر از دل ربوده‌ای

گفتم: شنوده‌ام ز لبت ناسزای خویش

گفتا: سزاست هرچه از آن لب شنوده‌ای

ای دل وفا مجوی، که خوبان شهر را

ما آزموده‌ایم و تو هم آزموده‌ای

شادم که: بنده را سگ خود گفته‌ای ز لطف

ای من سگت، که بنده خود را ستوده‌ای

جوری، که از تو دید هلالی، به آن خوش است

آن جور نیست، بلکه ترحم نموده‌ای

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode