خود را نشان ناوک بد خوی خود کنم
رویش، بدین بهانه، مگر سوی خود کنم
هر موی من هزار زبان باد در غمش
تا من حکایت از غم یک موی خود کنم
تا در حریم کوی تو پهلو نهاده ام
هر دم هزار عیش ز پهلوی خود کنم
شبها، که سر گران شوم از ساغر فراق
بالین خود هم از سر زانوی خود کنم
آیینه وار خاک شدم از غبار غیر
باشد که روی او طرف روی خود کنم
امشب ز وصف غیر، هلالی، خموش باش
تا من سخن ز ماه سخن گوی خود کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.