گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
هلالی جغتایی

مشکل که رود داغت هرگز ز دل چاکم

تا لاله مگر روزی سر بر زند از خاکم

هر روز بخون ریزم آیی و رقیب از پی

زان واقعه خوشحالم، زین واسطه غمناکم

ای ترک شکار افگن، شمشیر مکش بر من

یا آنکه پس از کشتن بر بند بفتراکم

این دیده که من دارم، آلوده بخون اولی

زان رو که نمی دانی قدر نظر پاکم

تا چند هلالی را در آتش غم سوزی؟

من آدمیم، یا رب، یا خود خس و خاشاکم؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode