شمارهٔ ۳۲۲
ای سیل مرگ، بی تو دل تشنه آب شد
دیر آمدی و خانهٔ طاقت خراب شد
تفسیده تابه ای، شده بستر ز تب مرا
پهلو به هر طرف که نهادم کباب شد
آورده است رشتهٔ جان رو به کوتهی
از بس که صرف، درگره پیچ و تاب شد
مستم درین مرض، که ز یاد نگاه او
نشتر دوید تا به رگ من، شراب شد
بودم ز تنگی دل خود در قفس حزین
آخر ز چاک سینه، مرا فتح باب شد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...