گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

چه دولتی است که دردت نصیب جان من است!

همای تیر تو را، طعمه استخوان من است

تو خود به پرسش من لعل جانفزا بگشا

که قفل خامشی عشق، بر زبان من است

چه شدکه دسترس سیرگلبشانم نیست؟

بهار در قدم چشم خونفشان من است

عنان گسسته تر از شوق لامکان سیرم

سپهر بی سر و پا، گرد کاروان من است

رواست لاله اگر کاسه داشت پیش کفم

گلیست داغ،که مخصوص گلستان من است

حزبن ، ز خانه به دوشان این گلستانم

همیشه مشت پر خویش آشیان من است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode