در فتح باب میکده باشد گشاد ما
صرف سبو شود، همه خاک مراد ما
دل روشناس مصحف حسن بتان نبود
شد روشن از غبار خط او سواد ما
پنداشتم که مهر تو با جان سرشته است
جان از میانه رفت و نرفتی ز یاد ما
از مبدا فراق تو در عین برزخیم
باز آمدن به کوی تو باشد معاد ما
افراسیاب غم چو هجوم آورد حزین
جمشید، جام باده و خم کیقباد ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیگانگی شده است ز عالم مراد ما
یادش به خیر، هر که نیفتد به یاد ما!
چون صبح، جیب و دامن عالم پر از گل است
از باغ دلگشای جبین گشاد ما
کیفیتش ز باده لعلی است بیشتر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.