گنجور

حاشیه‌گذاری‌های مبارکه عابدپور

مبارکه عابدپور

تاریخ پیوستن: ۱۴م دی ۱۴۰۰

آمار مشارکت‌ها:

حاشیه‌ها:

۴۵


مبارکه عابدپور در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸:

منم امشب ۱۲مهر ۴۰۴ رباعیات خیام رو  همراه با سابت گنجور تمام کردم ممنون از همه دوستان که در فهم بیشتر مفاهیم رباعیات هم فکری کردن جناب حبیب شاکر از رباعیات حضرت عالی در پایان حاشیه گزاریهابسی لذت میبردیم

مبارکه عابدپور در ‫۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:

این رباعی به نظر من هم ازخیام نیست

مبارکه عابدپور در ‫۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۶ در پاسخ به رضا ذوالفقاری دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:

تعبیرتون جالب بود ولی منظور زهره ه(طحال )همان جرعت ورزیست 

مبارکه عابدپور در ‫۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۲ در پاسخ به دانم که ندانم دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:

سلام عزیزم 

اول بگم معذرت املای پوزش خواستن برای ادای احترام در اول گفتار برای بیان درخواست هست

دوم اینکه زهره zahre به معنای دلیری  در اینجا منظور شاعر هست و با زهره zohre سیاره ناهید املای یکسان داره 

زهره داشتن (عضوی از بدن طحال یا کیسه صفرا)کنایه از بی باکی و شجاعت  هست

مبارکه عابدپور در ‫۷ ماه قبل، جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۴۵ در پاسخ به اميرعباس دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:

سرور گرامی شمس برای مولانا بوده  قیمه هارو نریز تو ماستا😅😅

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۲۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » خاتمهٔ گلستان:

یا ناظراً فیه سَل باللهِ مرحمةً

علی المصنفِ و استَغفِر لصاحِبِه

ای نظر کننده در این کتاب در خواست کن از خداوند رحمت رابر مضف آن و طلب مغفرت کن برای دارنده آن

و اَطلُب لِنَفسِکَ مِن خیرٍ تُریدُ بها

مِن بعدِ ذلِکَ غُفراناً لکاتبه

برای خودت نیز بخواه از هر چیزی که اراده می کنی و بعد از آن آمرزش کن برای نویسنده آن

 

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » خاتمهٔ گلستان:

والله المستعان=و از خدا باید یاری خواست

تلفیقی نرفت=با هم آورده نشد

بطریق استعارت= به راه پیشینیان 

رسم مولفات=رسم گرد آورندگان

لباس کهنه خودت را اراسته کنی بهتر از لباسیه که قرض بگیری

طرب انگیز =شادی آور

طیبت آمیز=امیخته به شوخی و مزاح

طعن=سرزنش

مغز دماغ بیهوده بردن= نیروی فکری و مغزی را به عبث صرف کردن

دُر موعظه های شافی= مروارید نصیحتهای شفا بخش

سلک عبارت =رشته سخن

ملول=خسته

 

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۴:

بلطف=به خوشی

طیبت نفس=رضای خاطر

مزد سرهنگی=حق مامور

 

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۲:

در کتاب پیشروی من بیت به لینصورت درج شده

آن که حظ آفرید و روزی سخت

یا فضیلت همی دهد یا بخت

ودر جایی دیگر اینگونه دیدم 

آنکه شخصی آفرید و بازوی سخت

یا فضیلت همی دهد یا بخت

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۰۲ در پاسخ به A.B.B.O دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

چه کاری مهمتر از رشد انسانی و جمعی همه ما پدر و مادر دوبالند برای رشد کودک و نمیشه گفت مادر مهمتر از پدره و انسان ساز بودن رو فقط وظیفه زن یا مادر دونستن بی خردیه

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۷ در پاسخ به محمد حسین شعفی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۸۷:

باید مانند خر به تمسخر و ظلم دیگران تن بدی  یعنی مانند گاو فربه شدن پی حرف دیگران هم به تنت کشیدن داره

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۰ در پاسخ به مبارکه عابدپور دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۸۳:

بیت آخر معنیش میشه کسی که پر حرفی می کنه اگه حرف حق هم بزنن حمل بر سخن بی سر و ته یا محال و نشدنی می کنند به زبان عامیانه کسی که پر گویی کنه می گن چرت وپرت می گه و محل به حرفش نمیزارن

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۸۳:

در کتاب پیش روی من بیت آخر به جای مزاج،فراخ سخن به معنی پر گوی پرحرف اومده 

گرچه بر حق بود فراخ سخن

حمل دعویش بر محال کنند

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶۲:

ترب به معنی پرورش یا غذا دادن کودک هست

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶۲:

امروز تغار (مرکن) خواهندگی پیش تو می گیرد و به‌اندازه‌ خوراک دو مرد (چهاردستی) از تو آذوقه می‌خواهد و فردا که طلب خود را بخواهی، چیزی نمی دهد و خواهد گفت: از اینجا رفع زحت کن و برو. نکته : عده ای تَرب را تُرُب معنی کرده اند و می گویند " و فردا که طلب خود را بخواهی، خواهد گفت: تربی از این زمین برکن و بابت طلب خود بردار."

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۰۸ در پاسخ به م. یوسفپور دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶۲:

فرض خدا گزاردن  مثل نماز گزاردن  با ز درست هست  

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۵۶:

 

عقل در دست نفس چنان گرفتار است که مرد عاجز با زن گُربز.

در خرمی بر سرایی ببند/که بانگ زن از  وی برآیدبلند

 رای بی‌قوّت مکر و فسون است و قوّت بی‌رای جهل و جنون.

تمیز باید و تدبیر و عقل و آن‌گه مُلک

که مُلک و دولتِ نادان سلاح جنگ خداست  

مبارکه عابدپور در ‫۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۰ در پاسخ به Mojtaba Razaq zadeh دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۵۲:

 خردمندی را که در گروهی از نادانان حرف بزنه تعجب نکن که آواز بلبل از پس بلندی صدای دهل  بر نمیادو بوی مشک و عنبر از پس بوی گند سیر عاجزه(حرف خردمند در تهی مغزان اثر نمی کنه)

صدابلند نادان گردن افرازی می کنه که از پس دانا با گزافه گویی و پرده دری بر اومده  اون نادان نمیدانه که اهنگ حجازی که خوبه لحن اوکی ای داره از صدای بلند طبل جنگ آواران در مانده و عاجز میشه صدای طبل غازی اونقدر بلنده که آهنگ حجازی شنیده نمیشه صدا به صدا نمیرسه (اثر نداره)

مبارکه عابدپور در ‫۱ سال قبل، سه‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۲ در پاسخ به Omid Shojaee دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۳۹:

شایسته کالا و سرمایه نیست.

مبارکه عابدپور در ‫۱ سال قبل، سه‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۱۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۱:

وانواجم به معنی بازگو نکردن امده  در موسیقی مازندران نوعی ترانه آهنگین نواجش داریم که با ناز دادن  واگویه کردن معنی میشه 

۱
۲
۳