گنجور

حاشیه‌گذاری‌های علی چاوشی

علی چاوشی


علی چاوشی در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۶ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:

درود. چند ملاحظه در خصوص بیت مورد اختلاف و شبه مساله جنسیت معشوق وحشی بافقی:

ای پسر! چند به کامِ دگرانت بینم؟/ سرخوش و مست ز جامِ دگرانت بینم

مایهٔ عیشِ مدامِ دگرانت بینم/ ساقیِ مجلسِ عامِ دگرانت بینم

نخست. ای‌کاش تقدیر ما ایرانیان فقه زده، این نبود که عمده حاشیه‌نگاری‌مان معطوف به نر یا ماده بودن معشوق وحشی می‌شد.

دوم. در سراسر ادبیات فارسی، هم معشوق مونث داریم و هم معشوق مذکر و این مطلب چیز عجیبی نیست و شکل عرفانی آن به فضای مراد و مریدی و نسبت پیر و مولی با سالک بر میگردد که تا خود یونان و آرای افلاطون و مساله عشق مرد به مرد قابل نسبت سنجی است. شکل جنسی و طبیعی آن نیز به فضای اجتماعی ما بر میگردد که مانند تمام دنیا، این مساله در آن بوده است. حال میماند بحث تاویل این ابیات که مثلا معشوق مذکر غلام بچه ای ترک و بی مو است یا پیر مغان و قطب و... که بخشی از این تاویل، بسته به حال و تقدیر خود خواننده است.

سوم. به نظر نگارنده، این ترجیع بند، سه پرده دارد. نخست بر نمط مکتب وقوع و فضای واسوخت، شاعر دست به تهدید و انتقاد از معشوق میزند. بعد نقل قول مصلحت‌دان دوستان را خطاب به خود وحشی بیان می‌کند: «ای پسر!...» که این مطلب را در انتهای شعر می‌فهیمم:

حاشَ لِلَّه که وفایِ تو فراموش کند/ سخنِ مصلحت‌آمیزِ کسان، گوش کند

محتوای ابیاتی که پس از «ای پسر!» می‌آیند، سازگار است با اینکه دوستان مصلحت بین وحشی، به او گفته باشند که «ای پسر انقدر خود را خرج دیگران مکن و ازین گروه بی‌وفا و عیب جو، دوری کن» که در سه بیت انتهایی مجددا وحشی، خطاب به معشوق می‌گوید «من وفای تو را فراموش نمیکنم و به سخن مصلحت‌دانان گوش نمی‌کنم»

اساسا هدف این شعر، این نیست که معشوق را کاملا طرد کند و تمام پل های پشت سر را ویران کند. بلکه نحوی تهدید عتاب آلوده و زهر چشم گرفتن از معشوقی است که امید داریم با خواندن این شعر، تواضع کند و برگردد. لذا وحشی بافقی در پرده اول شعر، گلایه‌اش از معشوق را بیان می‌کند. در پرده دوم سخن مصلحت‌دانان را می‌آورد و در پرده آخر دوباره ابراز محبتی به معشوق می‌کند و سر نخی می‌دهد تا راه باز بماند.

دلالتی مبنی بر جنسیت معشوق وجود ندارد و اصلا مهم هم نیست این مساله. ای بسا اصلا کل شعر در عشق به پرنده‌ای یا جنی باشد(تا تو چه بینی در این آینه)!!!!! این مطلب ابدا موضوعیت ندارد الا برای جنسیت زدگان!

 

علی چاوشی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۴۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳:

مصرع دوم بیت ۱۱ اشتباه چاپی دارد، لطفا اصلاح شود

"یکن" باید بشود "یکی"

 

sunny dark_mode