گنجور

حاشیه‌گذاری‌های ناصرالدین میرزا

ناصرالدین میرزا


ناصرالدین میرزا در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۶ در پاسخ به مهدی دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:

ما این امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، از تحمل آن اِبا کردند و از آن ترسیدند، انسان آن را حمل کرد که او ستمکار و نادان بود.(احزاب،۷۲)

اون امانت عرضه نمیشد مگر اینکه بعدش مفلسی و خرابی و گمشدگی و مستی و بیخودی هم با خودش میاورد همین ها بود که آسمان ها و زمین ترسیدند و قبول نکردند البته انسان انقدر دیوانه که قبول کرد و فکر بعدش رو نکرد 

و این شعر ها ظهور و بروز همین حالات این انسان هایی که امانت برشون عرضه شده و خراباتی شدن 

مفلسانیم و هوای می مطرب داریم ...

و اون بار امانت هم نظر به وجه یاره نظر به روی معشوقه لقاء اللهه 

و در آخر هم مجنون در عشق به لیلی انقدر میسوزه که خودش لیلی میشه که بهش میگن مقام خلیفه اللهی

ترسم ای فصاد گر فصدم کنی 

 نیش را ناگاه بر لیلی زنی

 

sunny dark_mode