گنجور

حاشیه‌گذاری‌های عبدالله کومه ای

عبدالله کومه ای

بإسم اَلله الرَّحمان اَلرَّحيم

عبدالله کومه ای در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹:

"بإسم اَلله الرَّحمان اَلرَّحیم اِنّا اَنزلناه فی لیلة القدر وما ادراک ما لیلة القدر لیلة القدر خیر من الف شهر تنزّل الملائکة والرّوح فیها بإذن ربّهم من کل امر سلام هی حتّی مطلع الفجر" با آشتیُ سلامی با آشتی کننده ها با "اَلله""بی کمداشت خُدا" آمده ام تا چندی واژگان واکاوی کنم, 1:واژهء 'خُداوند' که از 'خُدا+وند' ساخته شده برابرِ واژهء "خُدا" نیست,چنان که واژهء 'شهروند' برابر واژهء 'شهر' نیست, که بدید این ناچیز آن 'وند' همسانِ وابسته ساز هست, که 'شهروند' همسانِ 'وابستهء شهر' باشدُ 'خُداوند' ههمسانِ 'وابستهء خُدا' یا 'بندهء خُدا' یا 'خدابنده' یا 'خُدابند' باشد, 2: که در سرود بالا آمد 'به خُلدم ... که آن سیب 'زنخ' زان بوستان به' که این واژهء 'زنخ' را میگویند 'چانه' بدیدم همخوانی ندارد, که بدیدم درستتر اینگونه باشد: 'به خُلدم دعوت ای زاهد.. که آن سیبِ زنخدان بوستان به' که واژهء 'بوستان' از 'بو+ستان' میآید, که بوییدن سیب از 'زنخدان' 'سبد' درستتر باشد, که سراینده خواهد گوید 'که آن سیبِ درون سبد بو دارد بسِتانیم بهترست', در سرایشی دگر داریم 'گر از آن چاه زنخدان بدر آیی..' که این بهتر میرساند نگرم را, که دربارهء داستانِ یوسف آشتیِ "اَلله""بی کمداشت خُدا" برشان باد بود, برای بالا آمدن از چاه نیاز به سبدی بود, همین 'زنخدان' واژهء 'زنخ' را اگر چانه خوانیم, چانه کارش چیدن برگرفتن غذا هست, 'چیده دان' با دستهامان میوه ها را از درختها میچینیم میگذاریم درون سبد, میشود واژه 'زنخ' را شکست درآورد چگونه ساخته شد که بدیدم زمانبر هست, پناه بر "اَلله""بی کمداشت خُدا" که بهتر میداند, "اَللهُمَّ""بی کمداشت خُدایا" مرا نیز فرزندهام همیشه سمتِ همنشینی خانه ات سرنگون برپاساز پیوستن نماز دار جور پیامبرهات "ربِّ اجعلنی مقیم الصلاة ومن ذرّیَّتی ربّنا وتقبَّل دعاء"
 

sunny dark_mode